سورنا

پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۰۰ ق.ظ

به بهانه گرامیداشت .هفته معلم

هوالحکیم                                                                           

      

به بهانه گرامیداشت هفته معلم

 

معلمی شغل انبیاء است و چه توفیق عظیمی که انسان این شغل را که نه این مسولیت سنگین را انتخاب نماید و در این راه متحمل سختی ها و مصائب بسیار شود، هفته معلم بهانه ای شد تا بنویسم و بگویم که اگرچه این روزها لفظ استاد به همه افراد حاضر در محیط دانشگاهی اطلاق می شود و هر کسی که تازه از راه رسیده است به خودش اجازه می دهد این عنوان را برای خود برگزیند و بدون هیچ تلاشی در عرصه پیشرفت تولید علم بومی اسلامی ــ ایرانی و فقط با تکیه بر علوم غربی که در اکثر مواقع از ریشه با مفاهیم عمیق دینی ما در تضاد است، یک صندلی استاد دانشگاهی را در دانشگاه های ما اشغال نماید و سالها نان حلال(!) این شغل خویش را بخورد. استاد هایی که در سرکلاس ها با واژه تکراری"خسته نباشید" محکوم به ساکت شدن هستند و اتمام کلاسی که همیشه از ابتدایش لحظه شماری می شود برای پایان و گاهی دانشجویان با ترفندهایی مثل جلو کشیدن عقربه های ساعت اشتیاق بی اندازه خود را برای ماندن سرکلاس نشان می دهند! (البته نه همه دانشجویان!)

دادن جزوه های تکراری توسط اکثر استادها، گویی که تا کنون هیچ مطلب جدیدی تولید نشده است و هرسال باید همان جزوه را از انتشارات تهیه کرد و در مدت کوتاهی که معمولاً هفته های آخر ترم است درس ها را حفظ  و بعد سر جلسه امتحان روی برگه اسکن کرد و در پایان خوشحال از اینکه این درس هم پاس شده است و... بله اینها فقط گوشه ای از واقعیت های تلخی است که بر فضای دانشگاه های ما حاکم است و انگار همه خود را به خواب زده اند و تا زمانی که همه خواب هستند صحبت از تولید علم حرفی آرمانی و دست نیافتنی است. تا زمانی که افرادی که به اصطلاح استاد هستند و سر کلاس می آیند و همچون بهت زده ها گفته های دانشمندان غربی را بدون هیچ نقدی نشخوار می کنند، صحبت از پیشرفت علمی خنده دار و تمسخرآمیز است.

لفظ استاد، برازنده کسانی که تنها افتخارشان گرفتن مدرک از دانشگاه های مطرح غربی مانند: هاروارد، آکسفورد،تگزاس و... است و اصلاً دغدغه به صحنه آوردن دین را ندارند نیست، برازنده طوطیان بوقلمون صفتی که هیچ گاه پیچ های مهم تاریخی را تشخیص نمی دهند و از ذره ای داشتن بصیرت محروم هستند و در حرص و ولع ارائه مقاله به ISI غرق هستند و در به یغما بردن ثروت های علمی کشور شریک هستند، نیست.   

                                                                                                      

بله، لفظ استاد برازنده همگان نبوده، نیست و نخواهد بود و این را گذشت زمان به راستی گواهی خواهد داد.

اما من این شانس بزرگ و توفیق عظیم را داشته ام که در محضر استادی درس زندگی را یاد بگیرم که با وجود پر برکت ایشان به خوبی آموختم که معلمی شغل انبیاء است، می خواهم به بهانه هفته معلم از استادی قدردانی کنم که لحظه لحظه زندگیم را مدیون حضور ایشان هستم.

استادی که تمام دغدغه اش خون دل خوردن و تلاش برای بیداری انسان هاست و موی سپید و چهره ی خسته اش شهادت می دهد که هیچ گاه حتی لحظه ای در راه رسیدن به هدف والای خود، از پای ننشسته است.

مردی که درس مردانگی را خوب آموخته با اینکه نامردی کم ندیده است.

استادی که تمام همت خود را برای زمینه سازی ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  به کار بسته و کمر دشمن را خم کرده و از پای درآورده است و تا ریشه کن کردن تمام دشمنان اسلام به لطف خداوند حکیم از پای نمی نشیند.

استادی که خویش را فراموش کرده است و قلب رئوف او برای همه مسلمانان در سرتاسر جهان از سوریه تا لبنان و بحرین وعراق و...می تپد و لحظه ای از حال آنها غافل نیست و دغدغه ای جز رها کردن بند اسارت از پای مظلومان و مستضعفان جهان ندارد و خداوند چه خوب یاوری است برای بنده های مخلص خویش؛

      والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین ﴿69﴾     سوره عنکبوت

من از استادی می گویم که لفظ استاد تنها برازنده اوست و اگر هر روز هم روز گرامیداشت مقام استاد بود باز هم برای قدردانی از زحمات ایشان بسیار ناچیز بود. استادی که اگر ساعت ها هم پای درس او بنشینی باز هم خستگی برایت بی معناست و همیشه شرمنده ایشان هستی که خاضعانه، ایستاده برایت درس عشق را زمزمه می کنند و خستگی را خسته!

استادی که سردار اول تولید علم اسلامی ـ ایرانی است و استادی که قرآن کریم را از مهجور بودن بیرون آورده است و چه مأمن امنی است قرآن کریم برای آنانی که به آن پناه می آورند.

استادی که گاهی نفهمی مردمان روزگارش او را خسته که نه، اما کمی دل آزرده می کند و گاه از سر ناچاری فریادی پر از سکوت سر می دهد اما انگار گوش شنوا این روزها بسیار کم شده است و غافلان، همه فقط چنگ زدن و تهمت و افترا زدن را خیلی خوب آموخته اند و در درس ناسپاسی همیشه شاگرد اول هستند.

استادی که اگر افتخار شاگردی او را نداشتم مطمئناً مسیر را اشتباهی می رفتم و یا اینکه شاید مانند 88 % دانشجویان به خوابی عمیق فرو می رفتم و یا گرفتار زندگی سرشار از عادت و

روزمره گی می شدم.

استاد حسن عباسی؛

استادی است نام آشنا که پدرانه درس عشق را در قلب  شاگردان خود حک کرده است.
از خدا می خواهم که توفیق داشته باشم که حق شاگردی را آنچنان که شایسته است در حق ایشان ادا کنم.
به امید اینکه خشنودی خداوند و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را جلب نمایم.

                                                    

                                        

                                         تنها ترین سردار، روزت مبارک                                     

                         

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۱۲
فطرس سورنا

نظرات  (۴)

با سلام

......آری معلمی،خون دل خوردن است.

معلمی،سوختن و سوخته شدن است برای ساختن به سوی تعالی...

....و رسالت عظیمی است که خداوند به اهلش می دهدو به راستی که زیبنده هر شخص نیست.....

....همیشه نگران و شرمنده خود بوده ام که این فرصت وامانتی را که خداوند در اختیار این حقیر قرار داده،آیا توانسته ام به درستی از عهده آن بر آیم؟؟؟؟......

...و درود بر استاد خودمان که به حق کف پاهایش،شایسته بوسیدن است.....

و سلام بر شما سورنا که در فضای سایبر به زیبایی رسالت معلمی خود را در راستای اندیشه سازی انجام می دهید....

با احترام 

پاسخ:

با عرض سلام و خداقوت به شما معلم دلسوز

با تآخیر بسیار روز استاد را به جنابعالی هم تبریک عرض می نمایم و قدردان زحمات شما هستم، اگر چه افتخار شاگردی شما را نداشته ام.

در این برهوت اندیشه وجود استادهایی همچون شما باعث خوشحالی و امیدواری است.

ما همیشه قدردان زحمات استادان دلسوز و دغدغه مندی همچون جنابعالی هستیم .

با تشکر فراوان

 

هوالحکیم

با سلام. سورن عزیز ممنون که هستی تا به بهانه ات گاهی حرف های تلنبار شده در قلبمان را از گوشه اش لبریز کنیم. خداوند لحظه لحظه عمر مرا منور به حضور نورانی اش کرده است اما اگر فرض را بر این بگذارم که در تمام طول زندگیم فقط یک لطف به من ارزانی داشته می توانم بگویم اجازه زانو زدن در حضور استاد عباسی است تا از او درس معرفت و ایمان را تلمس کنم و همین یک لطف برای من تا ابد کافی و زیاده از سرم دارد. باز هم ممنون از شما

سورن  آزادیه بیان رو به حد اعلا رسوندی بدون چک کردن کامنت ثبت میکنی؟
انک لتلقی القران من لدن حکیم علیم 

واستادی که خداوند به او حکمت داده است واگر بگوییم معلمی زیی انبیاست روشن می شود که استاد استو که...
                                                             با سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی